بزرگترین وظیفه منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوی و اخلاقی و عملی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مؤمنین و همچنین برای پنجه در افکندن با زور گویان، خود را اماده کنند. امام خامنه ای
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پایگاه امام هادی دم افشان و آدرس paygahdamafshan.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
در این عکس موقعیت کشورهای جهان در مقابسه با کعبه دیده می شود. کشورها بر اساس فاصله شان با خانه خدا به سه گروه تقسیم شده اند. چقدر زیباست که ما در کشورمان ایران همیشه پشت مقام ابراهیم نمازمان را میخوانیم.
خوشبختانه و البته بر خلاف تصور موجود، دین، آموزه های فراوانی در حوزه مهارت های زندگی دارد؛ آموزه هایی که یا دیده نشدند و یا به درستی فهم نشدند. به جهت جایگاه مهمی که رضامندی از زندگی در تکامل معنوی دارد، اولیای دین آموزه های فراوانی را به پیروان خود آموخته اند. رسول خدا در کنار تعالیم قدسی و ملکوتی خود، مهارت های زندگی را به پیروان خود و حتی کسانی همانند امام على(ع)، ابوذر غفاری و دیگران مى آموزد. امام على (ع) نیز مهارت های زندگی را به یاران خود مى آموختند. از بقیه معصومین نیز همین مسأله ثبت است. حتی فراتر از این، در خلال این تحقیق خواهید دید که قرآن کریم نیز در این زمینه آموزه های مهمی دارد. بنابراین یکی از دغدغه های دین، رضامندی از زندگی است و یکی از رسالت های آن آموزش مهارت های زندگی کردن به پیروان خویش است. متأسفانه این بخش از آموزه های دینى کمتر مورد توجه واقع شده و یا اصلاً مورد توجه قرار نگرفته اند. هدف برنامه مدیریت رفتار صحیح در قرآن و حدیث آن است که بخشی از این آموزه ها را ارائه کند تا زندگی اهل ایمان را نشاط و شادمانی بخشد، و نگاهی نو در این زمینه بگشید تا پژوهش های لازم درا ین زمینه انجام شود.
خانواده های متعادل مثبت گرا و خانواده های نامتعادل منفی گرا هستند. آنهایی کهوفادارند بالطبع مثبت گرا نیز هستند زیرا نسبت به یکدیگر بی اعتماد نیستند چرا کهمی دانند به یکدیگر دروغ نمی گویند و برای هم احترام قائلند. با یکدیگر تفاهم دارندزیرا زن و شوهر لباس هم هستند و اجازه ندارند مسائل را به غیر از یکدیگربگویند. در خانواده های متعادل حق سالاری جای زن سالاری و مرد سالاری را میگیرد. در اسلام نه مرد سالاری، نه زن سالاری و نه فرزند سالاری هیچ کدام مورد قبولنیست و هر سه اینها نکوهیده و رد شده است.
حال که این همه از وفاداری و آثارو برکات آن گفته شد خوب است چند نکته که می تواند به وفاداری بیشتر بیانجامد، بیانشود:
1- کم گویی: در بسیاری روایات ما به این مسأله اشاره شده وخواسته شدهکه زیاده گویی نشود. چرا که زیاده گویی می تواند به غیبت منجر شود که علاوه بر گناهکبیره بودن می تواند عوارض زیان بار دیگری در زندگی شخصی مانند اختلافات خانوادگیو... برجای گذارد. البته باید توجه داشت که منظور از کم گویی صحبت نکردان زن و شوهربا یکدیگر نیست بلکه منظور احتیاط در مورد غیبت – که می تواند اثرات زیانباری درزندگی فردی و مشترک داشته باشد – است.
2- مفید گویی:یعنی از صحبت هایی که میتواند علایق را توسعه دهد باید بهره گرفت. از نکات مثبت همدیگر چیزهایی را استخراجکرده و آنها را به زبان آورد.
3- آرام سخن گفتن:در توصیف آرام سخن گفتن میتوان گفت که وقتی خانم ها بلند صحبت می کنند مرد قدرت گوش کردن ندارد و توجهی نسبتبه صحبت های شما ندارد. اما در مورد آقایان و آرام سخن گفتن آنها باید گفت: زن ازگویش و لحن مرد تحت تأثیر قرار می گیرد و احساسات ناب زنانه اش گل می کند امابرعکس وقتی مرد با صدای بلند و فریاد گونه حرفی را بزند یا تذکری بدهد زن حداقل تا 48 ساعت نسبت به مرد بی علاقه می شود. لبخند مرد به زن تا 88 ساعت باعث تمرکز وآرامش زن می شود. (حضرت رسول(ص) می فرمایند:خوش اخلاق ترین شما خنده ورترین شماست. و خنده ورترین شما کسی است که همیشه تبسم بر لب داشته باشد. همانگونه که ایشانهمیشه لبخند بر لبانشان بود.)
به هر ترتیب اینها همه نکات ظریفی است که اگررعایت شود و ساده بی اهمیت انگاشته نشود می تواند در حل بسیاری از مسایل و مشکلاتزندگی راهگشا باشد و با توجه کردن به این نکات ولو کوچک (اما مفید) و جاری و سارینمودن آنها در زندگی مشترک می توان اثرات خوب آن را که من الجمله وفاداری طرف مقابلمی باشد را در زندگی به عینه دید.
خداوند در هرچیزی که خلق کرده است نشانه هایی را برای انسان قرار داده است . حرکت بال پرواته، زرد شدن برگ درختان ، زمزمه ی جادویی آب ، نجوای شیرین طبیعت ،نقاشی دل شبو.... تمام هر آنچه هست را برای ما تذکر ؛ گذاشت تا از آن عبرت گیریم اما دراین میان بزرگترین و مهمترین آنها ؛کلام دلنشین حقش است؛ که جاودانه در میان ماست
زندگی را برای سلامت و خیرآغاز می کنیم. حال سؤال این جاست که کلید این خیر در چیست؟ در زندگی مشترک هر چقدرطرف مقابل را بیشتر بپذیریم تعهد ما نسبت به او بیشتر می شود. و هر چه تعهد بیشترشود آثار و برکات آن تعهد مشهودتر می شود.
اگر بخواهیم تعریف جامع و کاملیاز ایمان به دست آوریم باید به قرآن رجوع کنیم. بر طبق قرآن ایمان به مجموعه احکام،تعهدات و وظایفی گفته میشود که باید به آن عمل کنیم و البته در قالب قواعد و اصولیاست که باید در زندگی به آن پرداخته شود. در تعریف اخلاقی نیز باید گفت؛ اخلاق بهمجموعه اصل و قواعدی گفته می شود که بین عمل و ایمانی که نسبت به یک جریان وجوددارد ارتباط برقرار می کند. هر چقدر زن و مرد نسبت به اصول، عقاید و تعهدات آشناترباشند خیر در زندگی آنان رو به تکامل بیشتری است.
طبق آمار گفته شدهمعمولاً در همان شش، هفت ماه اول کم کم احترام ها به کنار می روند و به تصور این کهچون همسر هستند و یکی اند تعارف را کنار می گذارند، ولی تعهدات، احترام ها و... تعارف نیستند.
خداوند در نهاد انسان صفاتی از خود به ودیعه گذاشته که هیچ کسحتی همسر حق توهین به آن - صفات الهی و شخصیت انسان – را ندارد. خداوند در آیه 30 سوره بقره می فرماید: به یاد آر آنگاه که پروردگار، فرشتگان را فرمود من در زمینخلیفه ای (از بشر) خواهم گماشت... خداوند به ملائک، زمین، آسمان و همه مخلوقاتشخطاب می کند انسان خلیفه من بر روی زمین است. با استفاده این آیه می توان گفت: تماممسایلی که برای خدا محترم است برای انسان هم محترم است. کرامتی که برای انسان درواقع احترامی است که برای خداست به همین دلیل است که آبروی انسان از حرمت کعبهبالاتر است. همچنین خداوند در جای دیگر می فرماید: ما از روح خود در آن دمیدیمو به ملائک فرمان داده شد که او را سجده کنند. لذا هیچ کس حق ندارد خود و اطرافیانخود را کم ارزش بداند و یا بی احترامی کند.
هر انسانی این توانایی را داردکه عروج و نزول ملائک و حتی سجده آنها را بر خویش ببیند البته با این شرط که بهنکاتی که در اول بحث به آن اشاره شد – ایمان ، عمل، اخلاق – عمل کند، که البته ضعفدر هر کدام آنها این توانایی را از انسان می گیرد. اگر به خویشتن خویش برگردیمو حقیقت خود را درک کنیم می توانیم این موقعیت را داشته باشیم. در حقیقت انسان یکموجود استثنایی و کاملاً مشخص در نظر خداوند است. از ابوحمزه ثمالی مطلبی دربحارالانوار ص 380 ج 66 آمده بدین شرح که من با دو گوش خودم از حضرت باقر شنیدم کهمی فرمایند اگر 4 چیز در انسان وجود داشته باشد ایمانش او را یاری می کند و گناهانشاز او پاک می شود و خدا در حالی که از او خشنود است ملاقاتش می کند و اگر از سر تانوک پای این شخص گناه باشد بخاطر اینکه او را دوست دارد آنها را می بخشد و چونگناهش را بخشیده زندگی بر او آسان می شود و برکات خداوند بر او نازل می شود.
1- وفا کردن به پیمانی که برای خدا و عهده خودش قرار داده
2- راستگویی
3- شرمو حیا
4- خوش اخلاقی با خانواده اش
در سوره مؤمنون آیه 8 و سوره معارجآیه 33، زمانی که صفات مؤمنان را می فرماید از جمله به پایبندی به تعهدات زندگیشانو وفادار بودن به همسرشان اشاره می نماید. در سوره بقره آیه 177 نیز کسی را نیکوکارمی داند که به عهد خود وفادار بماند و در سوره اسراء آیه 34، از تعهدات و وعده هادر روز قیامت سؤال می شود.
امیر مؤمنان علی(ع) در سفینه البحار ج 2 ص 375/6می فرماید وفای به عهد از نشانه های تدین است اگر زنی یا شوهری به همدیگر وفادارنبودند بدانید تدین ندارد عبادت او قبول نیست. رسول اکرم(ص) در بحار ج 72 ص 96می فرمایند کسی که پایبند پیمان خود نباشد دین ندارد. یکی از مسایل مهم دینداریکه در قرآن از آن بسیار یاد شده وفای به عهد است، عهد به خدا، عهد به خود و عهد بههمسر. این سه باید در کنار یکدیگر قرار گیرد. ما نمی توانیم نسبت به تعهدات که برعهده داریم بی توجه باشیم. این بحث عقیدتی مسأله است و از جنبه های اخلاقی – اجتماعی، اخلاقی – عقیدتی باید به آن توجه کرد. امیر مؤمنان علی(ع) در جایی درمورد آثار بی وفایی می فرمایند: کسی که به گفته هایش در مقابل همسرش پشت کند بهتدریج برای همسرش قابل اعتماد نیست.
یکی از راه های حفظ اعتماد حفظ وفاداریاست. امام علی(ع) در نهج البلاغه خطبه 41 به گونه ای ظریف می فرمایند: بعضی هااین نوع عهد شکنی را زیرکی می دانند،(و معتقدند حرفی را بزن ولی نسبت به آن بیتفاوت باش) وفاداری با صداقت توأم است، عادل باشید، من سپری نگهدارنده تر از آن – صداقت – نمی شناسم، اگر کسی که بداند که بازگشتگاه او چگونه است پیمان شکنی نمیکند. مسأله دیگر از بین رفتن اعتماد٬ نبودن صداقت است. در زندگی سه اصل را نبایدفراموش کرد: صراحت، صداقت، صمیمیت این سه لازم و ملزوم یکدیگرند به طوری که زن ومرد در عین حالی که با هم صمیمی هستند باید با هم صریح و روشن باشندد و در عین حالکه با هم صریح هستند صداقت و صمیمیت را داشته باشند. از دیگر عوارض بی اعتمادیاضطراب و تزلزل است، گاه باعث بروز ناراحتی های روحی و روانی و یا حتی بیماریهایجسمی مانند ناراحتیهای پوستی، گوارشی، قلبی و... می شود. از دیگر آثار بی وفاییدروغگویی و نفاق است که خود این مسأله آرامش زندگی را گرفته و با ایجاد جو بیاعتمادی موجب متلاشی شدن ارکان زندگی می گردد. وفاداری و آثار آن حضرتعلی(ع) در نهج البلاغه در حدیث 914 می فرماید: شخصی که وفادار باشد سه صفت خوب درزندگی اش پدیدار می شود. 1- مورد احترام واقع می شود. 2- آرامش دارد. 3- رحمت الهیاز نظر مادی و معنوی بر او نازل می شود.
در بحار جلد 75 نیز به نقل از حضرتعلی(ع) آمده عالی ترین خوبیها (بین زن و شوهر) وفادار بودن به تعهدات است که در اینصورت همنشین های خوبی برای یکدیگرند که اینگونه همنشینی به فرموده پیامبر اکرم(ص) ثواب نماز خواندن در مسجد النبی را دارد.
وقتی علت را از حضرت پرسیدند: حضرتدر جواب فرمودند: بخاطر اینکه پنج اثر خوب و مفید که رضای خدا در آن است را دربردارد: اول اینکه اگر فرزندی از آنها متولد شود عقده ای نیست. دوم؛ چون علاقه واحترام نسبت به همدیگر بیشتر می شود زن و مرد چشمشان متوجه یکدیگر است نه غیر. سوم؛با عشق و علاقه و بدون هیچ درگیری ذهنی برای نمازشان پایداری می نمایند که این نمازمورد توجه خداست. چهارم؛ در سخن گفتن حیا می کنند و کسی که حیا دارد خدا با اوست وبالاخره پنجم اینکه؛ الگوی دیگران می شوند.
پیامبر اکرم(ص) در بحار ج 75 ص 94 می فرمایند؛ همنشین من در روز قیامت کسی است که با همسر خود وفادار باشد. وهمچنین فرمودند: نزدیکترین شما به من در فردای قیامت راستگوترین و وفادارترین شما – نسبت به همسران خود – است.