بزرگترین وظیفه منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوی و اخلاقی و عملی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مؤمنین و همچنین برای پنجه در افکندن با زور گویان، خود را اماده کنند. امام خامنه ای
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پایگاه امام هادی دم افشان و آدرس paygahdamafshan.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
بازخواني بیانات مقام معظم رهبري در باره تهاجم فرهنگي
به گزارش "راهبردنیوز" هشت سال جنگ تحميلي، رويارويي دشمن را در پي داشت، اما پس از جنگ، روش تهاجم تغيير كرد! روشي كه حركت در آن با اطمينان بيشتر است و صد البته نفوذ بيشتري دارد و قدرت تخريب بيشتري در بلند مدت دارد.
مقام معظم رهبري از همان پس پايان جنگ نخبگان را نسبت به اين امر گوشزد كرد. بحث تهاجم فرهنگي كه به مراتب قدرت تخريبي بيشتري نسبت به هشت سال دفاع مقدس دارد، از موضوعهايي است كه مقام معظم رهبري بسيار به آن حساس است.
در آستانه ورود به هفته دفاع مقدس، بررسي و بازخواني منظومه فكري مقام معظم رهبري، از اين جهت داراي اهميت است كه نخبگان دفاع مقدس، از بحث جهاد اكبر كه همان كار فرهنگي و خودسازي است غفلت نكنند.
آنچه در ذيل ميآيد فقط گوشهاي از سخنان معظم رهبري است كه در مورد تهاجم فرهنگي ايراد شده است:
در حال حاضر، يك جبههبندي عظيم فرهنگي كه با سياست و صنعت و پول و انواع و اقسام پشتوانهها همراه است، مثل سيلي راه افتاده، تا با ما بجنگد. جنگ هم جنگ نظامي نيست، بسيج عمومي هم در آنجا هيچ تأثيري ندارد. آثارش هم به گونهاي است كه تا به خود بياييم گرفتار شدهايم. (7 آذر 1368)
*نبرد فرهنگي را با مقابله به مثل ميشود پاسخ داد
عناصر فرهنگي جامعه-هر كه هستند، هر چه هستند، چه وابستگان به دانشگاهها، چه وابستگان به حوزههاي علميه و چه ديگران-بايد بدانند كه امروز دشمن بيشترين همت خود را روي تهاجم فرهنگي گذاشته است. من به عنوان يك آدم فرهنگي اين را عرض ميكنم، نه به عنوان يك آدم سياسي. . . الان يك كارزار فكري و فرهنگي و سياسي در جريان است. هر كس بتواند بر اين صحنهي كارزار و نبرد تسلط پيدا كند، خبرها را بفهمد، احاطه ذهني داشته باشد و يك نگاه به صحنه بيندازد، برايش مسلم خواهد شد كه الان دشمن از طرق فرهنگي، بيشترين فشار خود را وارد ميآورد، كم هم نيستند قلم به مزدها و فرهنگيهاي دين و دل و وجدان باخته و نشسته پاي بساط فساد استكبار-چه غالباً و اكثراً در خارج از كشور و چه تك و توكي در داخل كشور-كه براي مقاصد استكباري قلم هم بردارند، شعر هم بگويند، كار هم بكنند و دارند ميكنند.
*كار فرهنگي و هجوم فرهنگي را با تفنگ نميشود جواب داد
نبرد فرهنگي را با مقابله به مثل ميشود پاسخ داد. كار فرهنگي و هجوم فرهنگي را با تفنگ نميشود جواب داد. تفنگ او، قلم است، اين را ميگوييم، تا مسئولين فرهنگ و كشور و كارگزاران امور فرهنگي در هر سطحي و شما فرهنگيان عزيز-اعم از معلم و دانشجو و روحاني و طلبه و مدرّسان، تا دانش آموزتان و تا كساني كه در بيرون اين نظام آموزشي كشور مشغول كارند-احساس كنيد كه امروز، سرباز اين قضيه شماييد و بدانيد كه چگونه دفاع خواهيد كرد و چه كاري انجام خواهيد داد.
مثل جنگ نظامي، چشمها را بايد باز كرد و صحنه را شناخت. در جنگ نظامي هم، هر طرفي كه بدون شناسايي و ديدهباني و بدون دانستن وضعيت دشمن، چشمش را ببندد، سرش را پايين بيندازد و جلو برود، شكست خواهد خورد. در جنگ فرهنگي هم، همينطور است. اگر ندانيد كه دشمن كار ميكند يا از آن كه ميداند، فرمان نبريد، از فرمانده فرهنگي دستور نگيريد، يا او از نيروي شما استفاده نكند و مانور و سازماندهي را درست انجام ندهد، پشت سرش شكست است. (12 ارديبهشت 1369)
*علاج هوشيارانه در رابطه با تهاجم فرهنگي لازم است
امروز به نظر من، از همه خطرناكتر در داخل، روشهاي فرهنگي است. . . از اساسيترين مسايل ما، مسايل فرهنگي است و من احساس ميكنم كه در زمينه اداره فرهنگ اسلامي اين جامعه داريم دچار يك نوع غفلت و بيهوشي ميشويم-يا شدهايم-كه بايستي خيلي سريع و هوشيارانه آن را علاج كنيم. (14 آذر 1369)
*خطر آنجاست كه من و شما نفهميم كه چنين چيزي (تهاجم فرهنگي) وجود دارد
آنطور كه من احساس كردهام و از مجموع كارهايي كه دارد ميشود، فهميدهام، اين است كه حمله همه جانبهاي سازماندهي شده است. . . آن كاري كه ميخواهند بكنند، اين است كه پشت جبهه انقلاب را كلاًّ در بازوهاي خودشان بگيرند، پشت جبهه انقلاب مردمند، خط مقدم مسؤولانند، بعد وابستگان شديد به مسئولين، بعداً هم خيل انبوه آحاد ملت، اينها فكر كردند كه اگر ما بتوانيم كمندي دور اين خيل انبوهي كه پشت سر مسئولين بيندازيم و اينها را در اختيار بگيريم، همه چيز حل خواهد شد ... احساس ميشود كه در سينما، در مطبوعات، حتي در راديو تلويزيون-كه متعلق به دولت است، اما بالاخره عناصر آنطوري در آنجا حضور دارند-در سالنهاي فرهنگي، در جشنوارهها و در جابهجاي مناطق فرهنگي، يك بخش يا يك مهره از آن مجموعه در آنجا حاضر است و دارند كار ميكنند... اما حالا سياسياش هم كردهاند... اين كار، كار بسيار خطرناكي است.
البته خطرناكي كه ميگوييم، نه اين كه بيعلاج يا صعبالعلاج است، نه بسيار سهلالعلاج است، به شرط اين كه بيمار و طبيب احساس كنند كه بيماري هست، اگر احساس كردند بيماري است، آن وقت ديگر صعبالعلاج نيست، خيلي سهلالعلاج است، خطر آن جاست كه من و شما نفهميم كه چنين چيزي وجود دارد و من دارم الان عرض ميكنم ما فرهنگي هستيم، ما اهل تشخيص فرهنگي هستيم، انساني كه در يك فضاي فرهنگي استشمام ميكند، لازم نيست دست بزند يا ببيند تا چيزي را بفهمد، امروز براي من كاملاً محسوس است. اين را هم روزنامهنگاران ما، هم راديو تلويزيون ما و هم دستگاههاي تبليغاتي ما-مثل وزارت ارشاد و سازمان تبليغات اسلامي و آموزش و پرورش و ديگران-بدانند، امروز مسئله اين است. (23مرداد1370)
*توطئهي فرهنگي در جريان است
اينكه ما مكرر گفتهايم و ميگوييم كه توطئهي فرهنگي در جريان است و من آن را به عيان در مقابل خودم مشاهده ميكنم، متكي به استدلال است. شعار نميدهم، من اين را مشاهده ميكنم. امروز دشمن با شيوه بسيار زيركانهاي در داخل، در حال يك جنگ و مبارزه تمام عيار فرهنگي عليه ماست. اين همان مقدمهاي است كه ميخواستم عرض بكنم... نسل جوان در حال تباه شدن تدريجي به وسيله دشمن است. ما بايد نگذاريم، ما بايد نسل جواني را حفظ كنيم كه اگر جنگ بود دفاع كند، اگر حادثهاي در داخل بود حضور پيدا كند، آنجا كه نوبت علم و تربيت علمي و تحقيقي است، درس بخواند و خودسازي كند، آنجايي كه صحبت آينده است خود را آماده كند، روي اين نسل جوان كه مايه تكيه و اميد است دارد به تدريج با شكلها و شيوههاي گوناگون، كار و تلاش ميشود، اين تلاش هم عمدتاً فرهنگي است. البته محافلي براي اينكه جوانان را ببرند و آلوده به فساد بكنند وجود دارد كه جنبه غير فرهنگي و جنبه عملي دارد. ليكن آنچه كه بيش از همه خطرناك است ذهن و فكر و روحيهي جوان است، اين را بايد دريافت. (25 شهريور 1370)
*اصل تهاجم فرهنگي را نبايد انكار كرد
اين مسئله تهاجم فرهنگي كه ما بارها روي آن تأكيد كردهايم، واقعيت روشني است. با انكار آن ما نميتوانيم اصل تهاجم را از بين ببريم. تهاجم فرهنگي را نبايد انكار كرد، وجود دارد. به قول اميرالمؤمنين عليهالسلام، «من نام لم ينم عنه»، اگر شما در سنگر خوابت برد، معنايش اين نيست كه دشمنت هم در سنگر مقابل خوابش برده است، تو خوابت برده، سعي كن خودت را بيدار كني، ما بايد توجه داشته باشيم كه انقلاب فرهنگي در تهديد است كما اينكه اصل فرهنگ ملي و اسلامي ما در تهديد دشمنان است... ما نبايستي چيزي را كه روشن و واضح است، انكار كنيم. در دانشگاه، در بيرون دانشگاه، حتي در رسانههاي جمعي ما، در كتابهايي كه مينويسند، در ترجمههايي كه ميكنند، در شعرهايي كه ميسرايند، در برنامههاي فرهنگي عليالظاهر بيارتباط به ما كه در دنيا وجود دارد و خبرش را قاعدتاً شما آقايان-كه عناصري فرهنگي هستيد-ميشنويد، همه جانبه آرايش نظامي فرهنگي بسيار خطرناك عليه انقلاب درست شده است و وجود دارد... امروز دشمن در مقابل وضع كنوني ما آن ژست و آرايش نظامي صد سال يا پنجاه سال پيش را به خود نميگيرد. ما بايد آرايش جديد دشمن را بشناسيم، اگر نشناختيم و خوابيديم از بين رفته ايم. (20 آذر 1370)
*تهاجم فرهنگي جوانهاي مؤمن را از پايبنديهاي متعصبانه به ايمان منصرف ميكنند
تهاجم فرهنگي، مثل خود كار فرهنگي، اقدام آرام و بي سر و صدايي است. يكي از راههاي تهاجم فرهنگي اين بوده است كه سعي كنند جوانهاي مؤمن را از پايبنديهاي متعصبانه به ايمان، كه همان چيزهايي است كه يك تمدن را نگه ميدارد منصرف كنند، همان كاري را كه در اندلس، در قرنهاي گذشته كردند. يعني جوانها را در عالم به فساد و شهوتراني و ميگساري و اين چيزها مشغول كردند، اين كار حالا هم دارد انجام مي گيرد... صداي فرو ريختن ايمان و اعتقاد ناشي از تهاجم پنهاني و زيرزيركي دشمن-اگر شما ملت و عناصر فرهنگي بيدار نباشيد-خداي نخواسته، آن وقتي درمي آيد كه ديگر قابل علاج نيست، جوان جبهه رفته ما را اگر محاصرهاش كردند، اگر اول يك ويدئو در اختيارش گذاشتند بعد او را به تماشاي فيلمهاي جنسي وقيح وادار كردند، شهوت او را تحريك كردند و بعد او را به چند مجلس كشاندند، چه خواهد شد؟! وقتي تشكيلاتي وجود داشته باشد، جوان را در اوج نيروي جواني فاسد ميكنند و حالا دشمن دارد اين كار را ميكند .(21مرداد 1371)
*انتقام دشمن اين است كه جوانهاي ما را به لذات و شهوات سرگرم كند
من يك وقت گفتم اينها دارند شبيخون فرهنگي ميزنند. اين راست است، و خدا ميداند كه راست است، بعضي نميفهمند. يعني صحنه را نميبينند. كسي كه صحنه را ميبيند ملتفت است كه دشمن دارد چه كار ميكند و ميفهمد كه شبيخون است و چه شبيخوني هم هست!
من در يك جمله ساده و كوتاه عرض كنم كه يك ملت، با ايمان و اعتقادش مبارزه ميكند، اصلاً مبارزه و جنگيدن و مقاومت كردن با ايمان است، نه با دست و چشم و بدن، دست و چشم و بدن ابزار است... حالا اگر دشمن با امواج خبري وارد كشور ما بشود، با راديوهايش وارد كشور ما بشود و حرفهايش را وارد كشور ما كند و در ذهن ملت اين جور وارد كند كه مبارزه خوب نيست، دفاع از اسلام فايدهاي ندارد، ايستادگي در مقابل دشمن ثمري ندارد، هر چه زحمت بكشيد و مبارزه كنيد ضرر كردهايد، آيا باز هم در مملكت ايران، مبارزهاي عليه دشمنان اسلام باقي خواهد بود؟ معلوم است كه نه! خيلي از مسلمانان در دنيا هستند كه با آمريكا و دشمنان اسلام مبارزه نميكنند، خيلي ملتها هستند كه قرآن هم ميخوانند، نماز هم ميخوانند، عبادت هم ميكنند، اما با دشمن اسلام مبارزه نميكنند كه هيچ با آنها دوستي هم ميكنند! اگر دشمن بتواند ملت ما را به ملتي كه اعتقادي به مبارزه ندارد، اميدي به پيروزي ندارد، زهدي نسبت به جلوههاي شهواني و مادي ندارد تبديل كند، پيروز شده است. اينجاست كه مبارزه فرهنگي، مبارزهاي ميشود واجب تر از واجب.
الان دارند اين كار را ميكنند. الان در جبهههاي مختلف، دشمن دارد كار ميكند، يك جبهه، جبهه جوانهاي ما در مدارس است. اين جوانهاي عزيز ما، دختر و پسرهاي پاكيزه ما، بچههاي همين ملتاند، دل پاكيزه، جسم پاكيزه و مغز پاكيزه آنها را دارند با انواع و اقسام خباثتها، با تحريكهاي شهواني، با پخش كردن عكسهاي مهيج شهوت، با فيلم و ويدئو و نوار الان دارند اين كار را ميكنند... و با انواع و اقسام خباثتها و رذالتها به جوش ميآورند و آنها را به فساد ميكشانند به فساد! ببينيد اين چه جنايت بزرگي است! اين يكي از كارهايي است كه دارد ميكنند.
عدهاي خيال كردهاند كه وقتي ما به تهاجم فرهنگي غرب حمله ميكنيم، فقط مسئلهمان اين است كه يك نفر در خيابان حجابش را درست رعايت نكرده است. مردم بحمدالله حجابشان را رعايت ميكنند، الاّ افرادي قليل، مسأله اينها نيست، اين فرعي است، اصل قضيه آن است كه در داخل خانههاست و از مجامع جوانها سرچشمه ميگيرد و دشمنان آنجا دارند كار ميكنند. آنكه آشكار نيست، آنكه پنهان است، خطر آنجاست، جوانهاي ما شهوت را انداختند دور، راحتي و لذت را انداختند دور، رفتند در ميدان مبارزه و توانستند دشمن را به زانو دربياورند. حالا دشمن دارد از جوانهاي ما انتقامش را ميگيرد. امنقامش چيست؟ انتقام او اين است كه جوانهاي ما را به لذات و شهوات سرگرم كند، پول خرج ميكنند، عكس مبتذل چاپ ميكنند و مجاني بين جوانها منتشر ميكنند، ويدئو درست ميكنند، فيلمهاي مهيج شهوت را مجاني ميدهند به اين و آن كه نگاه كنند، البته يك عده از اين طريق پول هم به دست ميآورند، اما آنهايي كه سرمايهگذاري ميكنند، براي پول سرمايهگذاري نميكنند، ميتوانند آنها را در كشورهاي ديگر، آزادانه پخش كنند و پول به دست بياورند، اينجا ميخواهند نسل جوان را ضايع و نابود كنند. اين هجوم يك مهاجم است، حالا بيننا و بينالله، اگر دستگاه قضايي اين كشور، كسي را كه چنين فسادي را دارد دامن ميزند دستگير كرد، چه مجازاتي براي او مناسب تر از همه است؟ كسي كه هزاران جوان اين مملكت را-جوانان پاك و پاكيزه ما را، بچههاي معصوم ما را-به وادي فساد و شهوتراني ميكشاند، مجازاتش چيست؟ به نظر من، اينها بايد به شديدترين وجه مجازات شوند. (15 ارديبهشت 1372)
*تهاجم فرهنگي عبارت است از جايگزين كردن فرهنگ بيگانه به جاي فرهنگ بومي
اين مسئله تهاجم فرهنگي كه بنده بارها از آن اسم ميآورم و حقيقتاً و قلباً و روحاً نسبت به آن حساس هستم، دو شاخه اساسي و مهم دارد كه هر دويش براي شما قابل توجه است، يكي عبارت است از جايگزين كردن فرهنگ بيگانه به جاي فرهنگ بومي كه اين ادامه همان كاري است كه در دوران پهلوي به صورت آزاد و نرخ شاه عباسي انجام ميگرفته و در دوران اسلامي قطع شد. اين ها دارند فشار ميآورند كه همان كار، بايد انجام بگيرد، اين يك شاخه، شاخه دوم عبارت است از حمله به جمهوري اسلامي و به ارزشهاي جمهوري اسلامي و ارزشهاي ملت ايران، از طريق فرهنگي با نوشتن، با تهيه فيلمها يا نمايشنامهها يا تنظيم كتابها يا فصلنامهها، اين كار هم الان در كشور ما با هدايت بيگانه دارد انجام ميگيرد... مسأله يك قشر خاص نيست، مسئله، مسئله ايران است، مسئله اسلام هست،مسئله عزيزترين اندوختههاي يك ملت است، مگر شوخي است؟ دشمن ميخواهد با اين شوخي كند. دشمن ميخواهد اين را به بازي بگيرد. بايد جبهه فرهنگي به وجود بيايد. سنگرهاي فرهنگي بايد به وجود بيايد. همه بايد كار كنند و امروز، روز كار است، امروز، روزي است كه همه-همه آنهايي كه داراي استعدادند-ميتوانند در زمينه فرهنگي كار كنند. كار نكرده هم زياد است كه بايد انجام بگيرد. ( 8 مرداد 1372)
*هوشياري جوانان در تهاجم فرهنگي الزامي است
جوانها بايد هوشيار باشند. جوانها بايد بدانند آنچه از وراي مرزها به وسيله كساني كه هيچ به سرنوشت اين ملت علاقه ندارند ميرسد بايد با آن به شكل با احتياط برخورد كرد. نميشود بي قيد و شرط هر چه را كه از آن سوي مرزها ميفرستند پذيرفت-اعم از كالا، كالاي فرهنگي و همچنين امواج تبليغي و فرهنگي-دشمن در كمين است، بخصوص در كمين جوانها، شما در اين تبليغاتي كه ميكنند نگاه كنيد، يك كلمه در جهت رشد و ترقي انديشه مردم اقدامي و حرفي زده نميشود. تبليغات دشمن در جهت ويرانگري و فاسد كردن است. در جهت معطل كردن نيروي كار و فكر و جسم جوانان است. بايد با احتياط با آن برخورد كرد. (27 شهريور 1375)
«سازندگي كشور، بدون توجه به اين مهم (كار فرهنگي) كار حكيمانه و عاقلانهاي نيست». (5 بهمن1376)
*اين خطرها هر جايي كه اسلام، ايمان و نسل جوان دل به سوي معنويت و حقيقت دارد، وجود دارد
امروز شما جوانها هدف توطئهاي بسيار خطرناك هستيد. اين خطرها هر جايي كه اسلام و ايمان هست و نسل جوان دل به سوي معنويت و حقيقت دارد، وجود دارد. رهايي از آنها هم وجود دارد. و اين چيزي است كه من و شما بايد به آن فكر كنيم.
يكي از مسئولان طراز اول كشور صهيونيستي غاصب اسرائيل، در سال گذشته توصيهاي به آمريكاييها كرد. اين توصيه كاملاً در مطبوعات خارجي و اينترنت منعكس شد و امر پنهاني و مخفيانهاي نيست. توصيه وي به آمريكاييها اين بود كه بيهوده وقت خود را با عراق و كره شمالي و كشورهايي از اين قبيل تلف نكنيد. مسئله اصلي شما ايران است. اگر خاورميانه را ميخواهيد، وقتتان را مصروف عراق نكنيد، سراغ ايران برويد، كانون و سرچشمه آنجاست، اما ايران مثل عراق و كره شمالي و افغانستان نيست كه بتوان با حمله نظامي آن را تسخير كرد. نظام و حكومت اسلامي به مردم متكي است، مردم آن را حفظ كردهاند. بايد كاري كنيد كه مردم آن را رها كنند. راهش اين است كه مردم را با ترويج فرهنگ و ادبيات غربي و فرهنگ و تربيت آمريكايي، به واگرايي نسبت به دين و فرهنگ و سنت و تاريخشان سوق داد. وقتي مردم اين تعلقات را رها كردند، بعد از گذشت چند سال، بدون اينكه سرمايهاي صرف كنيد، با يك حمله و تحرك احياناً نظامي مختصر، ميتوانيد اين مانع بزرگ، يعني نظام اسلامي را از سر راه برداريد.
پيش از اين در سال گذشته نيز، وقتي روستاها و شهرهاي افغانستان بر اثر موشكهاي آمريكايي ويران ميشدند و ملت مظلوم افغانستان زير بمباران آمريكاييها دست و پا ميزدند، يك استراتژيست نظامي آمريكا گفت: اگر به جاي اين موشكها، براي جوانهاي افغان، لباس زير زنانه و وسايل شهوتراني و پوششهاي سبك غربي و آمريكايي بفرستيد، بدون صرف اين هزينه ميتوانيد افغانستان را تصرف كنيد و خرج تسليحات در كيسهتان باقي ميماند. به جاي بمب و موشك و راكت، سي ديهاي پورنوگرافي و منظرهها و ادبيات مهيج شهوت را ميان آنها ترويج كنيد. آن وقت كار بر شما آسان ميشود...
سياست امروز سياست اندلسي كردن ايران است. موضوعي كه من با شما در ميان ميگذارم شكل موعظه ندارد، بلكه موضوعي اساسي است كه با بهترين عناصر يك ملت-كه شما جوانان باشيد-در ميان گذاشته ميشود... نسل جوان كشور كه بيش از نيمي از ملت و جمعيت كشور است، بايد بداند در مقابل آرزوهاي بزرگ، آرمانهاي بلند و هدفهاي مقدس و قابل قبول و موجه او چه موانعي وجود دارد. روزگاري مسلمانان در جنوب اروپا و اسپانيا تا جنوب فرانسه، كشوري اسلامي به وجود آوردند. اين كشور مهد تمدن شد و علم در اروپا از همان تمدن اندلسي قرون اوليه اسلام شكوفا شد. شكوفايي علم در آن سرزمين داستانهايي دارد و خود غربيها نيز به آن معترفاند. البته اكنون سعي ميكنند اين ورق را از تاريخ علم حذف و نام مسلمانها را بكلي پاك كنند، اما خود آنها، اين تاريخ را ثبت كردهاند، و البته در تواريخ ما هم ثبت شده است.
اروپاييها وقتي خواستند اندلس را از مسلمانها پس بگيرند، اقدامي بلند مدت كردند. آن روز صهيونيستها نبودند، اما دشمنان اسلام و مراكز سياسي عليه اسلام فعال بودند. آنها به فاسد كردن جوانها پرداختند و در اين راستا انگيزههاي مختلف مسيحي، مذهبي يا سياسي داشتند. يكي از كارها اين بود كه تاكستانهايي را وقف كردند تا شراب آنها را به طور مجاني در اختيار جوانها قرار دهند. جوانها را به سمت زنان و دختران خود سوق دادند، تا آنها را به شهوت آلوده كنند. گذشت زمان راههاي اصلي براي فاسد يا آباد كردن يك ملت را عوض نميكند. امروز هم آنها همين كار را ميكنند.
آنها اهداف فرهنگي هم دارند. به فرهنگ اسلامي كينه ميورزند و با آن عناد دارند.
فرهنگ اسلامي، آراي روشنفكران اروپا را به چالش كشيده و ليبرال دمكراسي را كه پرچم برافراشته غرب است، مورد ترديد قرار داده است. فرهنگ اسلامي روح استقلال طلبي و رشادت را در جامعه بزرگ و يك ميليارد و چند صد ميليوني مسلمانان، ترويج ميكند و اين امر در حساسترين منطقه دنيا از لحاظ استراتژيك و منابع نفتي و زير زميني، شدت بيشتري دارد. فرهنگ اسلامي اين جامعه بزرگ را به فكر حيات مجدد خود انداخته است، بنابراين به آن كينه ميورزند و قصد كوبيدن آن را دارند.
البته آنها در بلندگوها از بحث آزاد و گفتگو و دمكراسي سخن ميگويند، اما اين شعاري دروغين است. آنها اهل گفتگو، دمكراسي و بحث آزاد نيستند. در داخل ايران ، پلوراليسم، شكاكيت، شك در مسلّمات و اوليات اعتقادي، تسامح و تساهل را ترويج ميكنند، ميگويند از عقايدتان بگذريد و نسبت به آن تساهل و تسامح داشته باشيد، اما اين مربوط به داخل جامعه ايران و جوامع اسلامي است. وقتي بحث به جايي ميرسد كه خودشان آن را ارزشهاي آمريكايي و غربي خطاب ميكنند، ديگر جاي گفتگو نيست، مشابهسازي، يكسانسازي، جهانيسازي، اعتقادات مسلمي است كه دنيا بايد در مقابل آنها كوچكترين اعتراضي نكند. (6 فروردين 1381)