سفر به بهشت
پایگاه مقاومت امام هادی(ع)روستای دم افشان

کوهپیمایی خانوادگی بمناسبت دهه فجر 94 دهه فجر مبارک کوهپیمایی خانوادگی بمناسبت هفته بسیج هفته بسیج گرامی باد. آيا ميدانستيد 44 رويداد فاجعه خونين در سرزمين منا تصاوير نادر و قديمي از حال و هواي مراسم حج مراسم تشیع و تدفین شهدای گمنام


سفر به بهشت

سال نو با شهدا عید نوروز و جبهه ها
شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog
بنام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست

امسال هم تموم شد یک سال بزرگتر شدیم با همه تلخی ها و شیرینی هاش،با همه فراز ها و نشیب ها،
رنج ها و شادی هاش ترس ها و امید هاش سال 1390 برای یکی بعضی سال رشد و پیشرفت و تکامل بود
و برای بعضی دیگه سال پست رفت و در جا زدن بود عده ای آبرو یافتند و عده ای آبرو باختن
کسانی عزیز شدن و کسانی خوار و ذلیل شدن .

ما در کجای زمان ایستاده ایم !. . . ؟
پیش رو وزیر پایمان پشت سر و اطرافمان ودر افق های دور دست و نزدیک چیست و چه میگذرد ؟
بهتره برگردیم و به راهی که رفتیم نگاه کنیم، نگاهی به کارها و رفتارمون به اخلاق و عملکرد هامون
به آموخته ها و اندوخته ها به حرف ها و نیت ها به هدف ها و آرزو ها به دوستی ها و دشمنی ها
به دیده ها و گفته ها به شنیده ها و دینمان
بهتر نیست در آغاز سال نو کارنامه مان را مرور کنیم؟


دم دمای عید هست و بعضی آماده سفر یکی به شهر فامیل یکی به شهر ادب یکی به شهر تاریخ یکی کیش کنار دریا یکی مسافرت های خارجی  اما یکی تنها رفته یه جای خشک و خالی جایی که جز سنگ و خاک
چیزی نیست حتی  تخت جمشید نیست اثار باستانی باشه همش خاکه هیچی نیست ولی اگه پا تو خاکش بزاری همه وجودت میلرزه بدنت سست میشه و به زانو در میای اونجا تو دیگه تو دنیا نیستی شاید یه قطره از بهشت باشه مگه بهشت غیر از اینه همه  بری یه جایی که رئیسس جمهورم باشی با یه گدا فرقی نداری یه گدا وقتی از یه کوچه رد بشه تحویلش بگیرن همیشه از اون کوچه خاطره خوب داره همیشه از اونجا رد میشه
اگه دستات به خاکش بخور دستات بوی خون میگیرین اونجا چشماتو باید ببندی و با چشم دلت نگاه کنی
وقتی چشماتو بستی و سرتو رو خاکا گذاشتی همه چی واست معلوم میشه انوقت که اشکات از رو گونه هات لیز میخوره میافته رو خاک شلمچه خون شهدا رو بوس میکنه .
ما همین نفسی که الان داریم میکشیم مدیون شهدا هستیم اونا هشت سال عیدشون رو چجور گذروندن بچه و همسر و مادر پدر ... گذاشتن کنار روز عید بند پوتینشونو سفت کردن که فقط ما زنده باشیم اخ که چقد شرمندشونیم خدا کنه مارو حلال کنن اره منم دیونم  چشمام گریونه و دستام لرزون
من دیگه پر حرفی نمکینم  اما میتونی چشماتو ببنیدی و به بهشت شهدا سفر کنی.

فقط یادتون باشه سال نو با شهدا . . . !


شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog
امیدوارم روز و روزگار را بخوبی سپری کرده باشید و آماده ورود به سال 1391 هجری شمسی باشید . ضمن تبریک فرا رسیدن بهار طبیعت و نوروز باستانی خدمت تک تک شما خوبان بمناسبت این ایام مطلبی را انتخاب کردم که امیدوارم از خواندنش خوشتون بیاد و استفاده لازم را ببرید . از صمیم قلب آرزو می کنم که سال جدید ، سالی پر از خیر و برکت برای ایران عزیزمان باشد و هر روز بیش از گذشته شاهد سربلندی و عزت این کشور ،  باشیم . انشاءالله

شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog
**.**.**.**.**.**.**.**.**
شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog
در هشت سال دفاع مقدس، هشت بهار بر مردم ایران گذشت که طی این سالها بسیاری از رزمندگان در کنار خانواده نبودند و در جبهه ها سال را نو می کردند و یا با فرارسیدن هر بهاری در این هشت سال خانواده هایی بودند که تنها قاب عکس پدر یا برادر شهیدشان زینت بخش سفره هفت سین شان می شد. عده ای از خانواده های ایرانی نیز در بیمارستان در کنار جانبازان خویش سال نو را به یکدیگر تبریک می گفتند و یا در کنار قبور شهدای تازه پر کشیده خود سفره هفت سینی ساده از سنبل و سیب و گلاب و سبزه و.... پهن می کردند و این سنت زیبا از آن پس باقی ماند و ما هر ساله شاهد حضور مردم و خانواده شهدا در گلزار شهدای سراسر کشور در هنگامه تحویل سال هستیم که مردم به برکت این مکان مقدس برای خود و خانواده و کشور و جهان آرزوی خویش را بر زبان می آورند و در حق یکدیگر به درگاه خداوند سبحان دعا می کنند.
شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

http://shirin.rozup.ir/Pictures/shirin_&_6.jpg

شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

نوروز در جبهه

نوروز و ایام عید که می شد- در شرایط عادی جبهه و جنگ – تا پنج روز از صبحگاه خبری نبود. عیدی بچه ها، سکه های یک تا پنجاه ریالی و اسکناسهای صد تا هزار ریالی متبرک به دست امام(ره) بود؛ همچنین پولهایی که یادگاری نوشته خود بچه ها یا فرماندهان بود.غذاهای این ایام بهترین غذاها بود و پذیرایی با میوه و شیرینی در همه جا دایر. در کنار همه این نعمتها، مراسم جشن و سرور بود؛ تئاترها و نمایشنامه های نشاط آور که بچه ها خود تهیه و اجرا می کردند و نمایش فیلمهای سینمایی که زحمت تدارک آنها را نیروهای واحد تبلیغات می کشیدند.
شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog
در این ایام بچه ها راه می افتادند برای عرض تبریک از محل فرماندهان شروع می کردند و بعد به سنگرهای مجاور می رفتند در حالی که همه با هم می گفتند: برادرا، برادرا عید شما مبارک. اهل سنگر هم جواب می دادند، یا به شوخی چیزی می گفتند و از میهمانان دعوت می کردند به داخل سنگر آنها بروند و پذیرایی بشوند.


شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog
هفت سین جبهه


سنت هفت سین چیدن در سفره شب عید را بعضی حفظ کرده بودند منتها با صبغه جنگی آن. مثل هفت سین گردان تخریب لشکر 27 که عبارت بود از:1-مین سوسکی2- مین سبدی3- سیم تله4- سیم چین5- سیم خاردار6- سرنیزه7- سی چهارC4( نوعی خرج و مواد منفجره غیر حساس)، سوزن اسلحه، سیمینوف، سمبه و سنگر را هم به عنوان مواردی از هفت سین ذکر کرده اند که در واحدهای دیگر معمول بوده است.
شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

http://shirin.rozup.ir/Pictures/shirin_&_7.jpg

شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog
آغاز سال نو و جشن نوروز با دید و بازدید و تبریک و تهنیت و عیدی دادن و عیدی گرفتنها کم و بیش در منطقه نیز جریان داشت، منتها با همان رنگ و روی منطقه ای. موقع تحویل سال، بعضی سفره هفت سین می انداختند، که سین های آن بسته به نوع رسته بچه ها توفیر می کرد. در تخریب که بیشتر با مین سروکار داشتند به نحوی بود و در زرهی به نحو دیگر، و به همین ترتیب بود در سایر واحدها.

اگر موقع نوروز و حلول سال نو بعد از عملیات بود، قضیه صورت دیگری داشت. عکس شهدای عملیات را سرسفره می چیدند، به سرلوله تفنگ ها پرچم سرخ می زدند، وصیت نامه یا نوار صدای دوستان در لحظات قبل از شهادت را سر سفره می گذاشتند، جای شهدا و مفقودالاثرها را خالی می کردند... بعد که دلهای داغدار جمع می شدند، برادرانی که جراحت سطحی تری داشتند و می توانستند روی پای خود بایستند می آمدند و با حضور فرمانده، روحانی و طلبه گردان شروع می کردند به نوحه خوانی و راه انداختن سینه زنی، سپس دعای توسل، که با سوز و گدازی خاص برگزار می شد و شب عید و تازگی زخم گویی بیشتر کبابشان می کرد.

شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

آداب تبریک سال نو در جبهه

لحظه آغاز سال نو، بعضی ها که در خط بودندی با شلیک گلوبه ای به سمت دشمن ابراز احساسات می کردند. ناهار روز عید هم بچه ها با چلوکباب و نوشابه پذیرایی می شدند. سکه هایی که به دست امام متبرک شده بود و معمولا حاجی  آنها را توزیع می کرد هم جای خود را داشت؛ همچنین بود آنچه که از تبلیغات گردان می رسید، از قبیل پیام رئیس جمهور، نخست وزیر، اسکناسهای صد ریالی و مثل آن.
شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

http://shirin.rozup.ir/Pictures/shirin_&_8.jpg

شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

عیدی دادن در جبهه

نوعی عیدی دادن هم بین خود بچه ها معمول بود، که بعضی خودشان طلب می کردند و نوعش را معین، چنان که یکی از دیگری عبارت "کتب علیکم القتال" را می نوشت و در پاکتی تقدیمش می کرد که تا سرحد شهادت نصب العین همرزمش بود. دید و بازدید از گردانهای همجوار و رفتن سراغ فرماندهان و روبوسی با آنها هم از جمله سنتهای حسنه ای بود که در ایام سال نو به ندرت ترک می شد. بچه هایی بودند که چهار، پنج سال سابقه حضور در منطقه داشتند و همین امر ایجاب می کرد که مثل خانه خود، نسبت به آغاز بهار و جشن نوروز بی توجه نباشند.
شلمچه.طلائی
ه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

سنگر تکانی

مراسم نوروز در جبهه به هر نحو ممکن اجرا می شد. تهیه شیرینی و کمپوت و میوه از شهر و آوردن آن به خط اول و خواندن شعر و شوخی و وقت خوش کردن با یکدیگر، گستردن سفره عید و نوکردن زیرانداز و لو در تبدیل گونی به پتو، برگزاری مراسم عید حتی در ساختمان نیمه مخروبه در شهری خالی از سکنه و بدون برق و آب و تزئین در و دیوار و تهیه تنگ ماهی و انداختن قورباغه درون آب! و بالاخره دست برداشتن از دفاع و دست به قبضه سلاح نبردن مگر از روی ناچاری و به ناگزیر و چیدن گل و گیاه صحرایی و آوردن باغ و بهار به سنگر و سوله و ریختن اشک در فراق یاران یکدل از دیگر آداب عید نوروز در میان رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس بود.


http://shirin.rozup.ir/Pictures/shirin_&_9.jpg
شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog
.**.** .**.**.**

مطالب برگزیده از کتاب فرهنگ جبهه

شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog


در ادامه براتون صحبت های حاج اقا مهدوی که فایل صوتی این نوشه موجود هست را تایپ کردم
البته اصل کلیپ 26 دقیقست من 18 دقیقش را تایپ کردم

پنجره زیباسـت اگــر بگـذارند            چشم مخصوص تماشاست اگـر بگذارند

من از اظهارنظر های دلم فهمیدم      عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند
شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

 


شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog
اینجا القمه علمدار خمینی حاج حسین خرازیه. اینجا همون جاست كه دست حسین خرازی فرمانده پیروز لشكر 14 از تنش جداشد. اینجا همون جائیه كه سر نازنین حاج ابراهیم همت ؛ سردار خیبر از تنش جداشد. اینجا همون جائیه كه حاج مهدی باكری وقتی رد میشد شب عملیات ، دید جنازه برادرش حمید باكری افتاده رد شد و رفت هر چی فریاد زدند آقا مهدی جنازه حمید رو برگردون گوش نكرد آخر در مقابل اصرار فرمانده از پشت بی سیم جواب داد آخه اینا كه اینجا افتادند  همشون حمید باكری اند كدوم رو برگردونم؟  خواهر شهید باكری میگه ما سه تا برادر داشتیم هر  سه تاشون شهید شدند هیچ كدوم جنازه هاشون به ما نرسید. یكی علی باكری بود ، زمان شاه ، ساواك علی ما رو دستگیر كرد ، تكه تكه كرد و هیچ چی از جنازشو به ما نداد. داداش حمید ما رو هم كه آقا مهدی تو خیبر جا گذاشت و رفت. خود آقا مهدی هم تو وصیت نامش نوشته بود :"خدایا از تو میخوام كه وقتی كشته میشم جسدم پیدا نشه تا من یه وجب از خاك این دنیا رو اشغال نكنم " توو عملیات بعدی افتاد تو دجله جنازشو آب برد. هیچ كدوم از سه برادر برنگشتند.
شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog


شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

اینجا طلائیه است. جوونها! نوجوونها! اینجا یه دونه درخت هم نداره. نه دریاست ، نه كیش ، نه تفریحات داره ، نه پاركه. اینجا فقط بیابونه.اما حالا بزار بگم طلائیه چیه تا هر كی پرسید بگی طلائیه چه جور جائیه. طلائیه بوی خدا میده اگه رفتی طلائیه هر كی ازت پرسید كجا رفتی سرتو بالا بگیر و بگو رفته بودم قطعه ای از بهشت. مگه بهشت غیر از اینه؟ بهشت اونجائیه كه هیچ كدوم از زرق و برقهای دنیا دیگه اونجا ارزش نداره. تو اگه رئیس جمهور هم باشی با یه گدا فرق نداری... به عملت بستگی داره  "یوم لا ینفع فیه مال ولا بنون الا من اتی الله لقلب سلیم"  اون روزیه كه نه شهرتت ، نه مقامت ، نه مدركت ، نه مسئولیتت ، نه نسب ات ، نه فرزندت ، نه مالت ، هیچگدوم به درد نمی خورند فقط یه دل شفاف میخواد عین آینه. طلائیه بهشته چون شهدا دعوت می كنند. شهدا شما رو بومیكنند تا ببینند دلهامون بوی حضرت زهرا میده؟؟ برین بشینین یه گوشه كه دیگه حتی موبایلتون ‌آنتن نده از دنیا دور بشین راحت بشینین یه دل سیر گریه كنین. مگه ما مشكل نداریم وقتی كه دیگه از همه جا رونده شدیم بریم طلائیه .

چرا طلائیه؟

آخه طلائیه مقر ابوالفضل عباسه. طلائیه خیلی شهید داره كه هنوز پیدا نشده خیلی از شهدا رو هنوز جنازه هاسونو به ما نشون ندادند. تو طلائیه عراق اعلام كرد من تو این منطقه 800000 گلوله سر فرزندان شما ریختم. طلائیه سه راهی شهادته. یعنی اینجا جنازه بچه ها اینقدر روهم روهم ریخت كه رزمنده ها مجبور شدند از رو جنازه بچه ها رد شوند. خیمه گاه قمر بنی هاشم تو طلائیه ست. سر حاج ابراهیم همت تو طلائیه از تنش جدا شد. توحسینیه قمر بنی هاشم پای عكس شهید حسنی كه میری از در باب التوبه كه وارد شی میبینی عكس یه شهیدی ست كه بدنشو گلوله برده سرش جداشده كنار پاش افتاده ، بدن نداره كنار عكسش 6000 تا از همین جوونایی كه خیلی ها تهمت میزنند میگن اینا ارزشها رودیگه زیر پا میذارند دست نوشته نوشتند. یه دختر جوون نوشته بود : ای سروپا منِ بی سرو پا خودمو كنار عكس تو تازه پیدا كردم. یه دختر خانم تو طلائیه اومده بود با خودش كیك تولدبا خودش آورده بود. بچه های صدا وسیمای خوزستان رفتن باهاش صحبت كردند گفتند خانم كیك براچی آوردی گفت امروز اومدم تولدموتو طلائیه با شهدا جشن بگیرم خیال كردند تولد شناسنامه ایشه گفتند خوب به سلامتی چند ساله میشی گفت امروز یكساله شدم.گفتند یعنی چی؟گفت من یه عمر زیر بار گناه مرده بودم پارسال همین روز مارو آوردند طلائیه شهدا منو زنده كردند اومدم طلائیه جشن یكسالگی بگیرم. اینجا طلائیه ست...... 

اینجا طلائیه ست ... اینجا خاكش خیلی مقدسه. شهید زنده ست. خدا وقتی تو قرآن میفرماید : ولا تحسبن الذین قتلوفی سبیل الله امواتا شوخی نداره با كسی. میگه شما مردید شهید زنده ست. من وتومردیم منِ بیچاره مردم كه نمیتونم بچه خودم ، برادر خودم،همسایه خودمو هدایتش كنم. شهید یه پلاكش هزار هزار دل میبره. طلائیه كه میری چه جوری خاكی میشی؟كسی غیر از شهید آدمو میكشونه طلائیه؟ طلائیه كه هیچ چی نیست حتی تخت جمشید هم نیست كه بگی رفتم آثار باستانی دیدم خاكهای طلائیه هم تا حالا توسط گروه تفحص چهار بار زیرو رو شده هیچ چی نیست همش خاكه. ولی چشمها چی میبینه كه كه آدمو میكشونه طلائیه؟
شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog
راستش اصلا اینجور نیست كه عاشق بشی بری طلائیه .شهدا دلشون برامون تنگ میشه مارو میكشونند. چون طلائیه تا سال 69 دست عراقیها بود. چند ساله راه طلائیه باز شده؟

اگر مجنون دل شوریده ای داشت   دل لیلی از آن شوریده تر بید

خوش به حال اونا كه شهدا دعوتشون میكنن طلائیه.
شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

یكی از فرمانده های جنگ میگفت خدارحمت كنه حاج عبدلله ضابط رو میگفت تو دنیا خیلی دلم میخواست سید مرتضی آوینی رو ببینم. هر كاری كردم جور نشد. بالاخره آقا مرتضی سید شهیدان اهل قلم تو فكه رفت رو مین وبه آسمون پر كشید. یه شب با كاروانی اومدم تو مناطق جنگی. شب تو جایی موندیم ومستقر شدیم. شب به خواب رفتم. خواب دیدم آقای آوینی اومد. تو خواب باهاش حرف زدم درددلامو گفتم بعد بهش گفتم آقا سید خیلی دوست داشتم وقتی تو زنده بودی ببینمت ولی توفیق نشد. تو خواب به من گفتش نگران نباش فردا ساعت 8 صبح بیا سر پل كرخه منتظرتم. صبح بلند شدم مثل منِ بیچاره كه هنوز به زنده بودن شهید شك دارم گفتم این چه خوابی بود؟ این كه خیلی وقته شهید شده!! گفتم حالا برم ببینم چی میشه. بلند شدم رفتم سر قراری كه با من گذاشته بودنیم ساعت دیررسیدو دیدم خبری از آوینی نیست داشتم مطمئن می شدم كه خواب وخیالِ. سربازی كه اون نزدیكی نگهبانی میداد اومد نزدیك من گفت آقا شما منتظر كسی هستین؟ گفتم آره با یكی از رفقا قرار داشتم. گفت چه شكلی بود براش توصیف كردم گفت عجب!!! رفیقت اومد اینجا تا ساعت 8 منتظر شد نیومدی بعد كه میخواست بره اومد پیش من گفت یه كسی میاد با این مشخصات با این قیافه بهش بگو آقا مرتضی اومد خیلی منتظر شد نیومدی كار داشت رفت وبا انگشتش كنار این پل یه چیزی نوشته برو بخون میگفت بخدا رفتم دیدم كنار پل با انگشتش خود مرتضی آوینی نوشته : فلانی آمدیم نبودید وعده مابهشت (سید مرتضی آوینی). شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

 

 

شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

یه شهیدی از طلائیه پیدا كردند سیزده سال زیر خاك طلائیه كه یكسال زیر خاك جنازه بمونه میپوسه ، سالم دراومد ...

خدا رحمت كند آقای ضابط رو میگفت: طلائیه چه طلائیه...

واقعا چه طلائیه.كاش میشد همونجا زندگی كنیم برا همیشه.
شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

 http://shirin.rozup.ir/Pictures/shirin_&_3.jpg

یكی از راویای لشكر 17 میگفت من 7 یا 8 ساله دارم كاروان میارم یه روز یه كاروانی آوردم بین اونا یه دختری دانشجوی پزشكی كاشان بود تو راه رفتیم شلمچه مسخره كرد ، رفتیم فكه مسخره كرد ، آوردیم طلائیه مسخره كرد ، تو طلائیه من بعد از صحبتها خاك تبركی دادم دست این دانشجوها گفتم اینجا قدمگاه ابوالفضل العباسه این خاك رو ببرید هروقت دلتون گرفت و دلاتون آلوده شد یه گوشه بشینید و این خاك رو بو كنید یاد طلائیه كنید دلاتون باز بشه تا خاك رو دادم به این دختر خاك رو پرت كرد وگفت این مسخره بازیها چیه؟ تحویل نگرفت رفتیم از اینجا خرمشهر. شب خرمشهر خوابیدیم اول صبح دیدم یه كسی در اطاق رو میكوبه درو وا كردم دیدم همین دختر داره چه جور اشك میریزه و میگه یالا منو ببر طلائیه گفتم تو كه میگفتی مسخره بازیه گفت تو رو خدا تو دیگه نگو شب خواب دبدم یه شهیدی از طلائیه اومد تو خوابم گفت تو میدونی اونایی كه میان طلائیه ما یكی یكی میریم در خونه هاشون دعوتنامه بهشون میدیم.كی تورو راه داده خونه ما اومدی تو با اجازه كی پاتو گذاشتی تو طلائیه؟ گفتم آخه خانم دیگه مسیر ما طلائیه نیست.گفت یا منو میبری طلائیه یا من دیگه كاشان برنمیگردم همینجا میمونم

گفت خدا شاهدِه برداشتم آوردمش طلائیه تا از ماشین پیاده شد پابرهنه شد دوید رو این خاكا خودشو انداخت اینقدر خودشو زد وگریه كرد...

طلائیه چه طلائیه. طلائیه قطعه ای از بهشت... اونجا دیگه شاه وگدا با هم فرق نمیكنند اونجا دیگه  همه میگن خدا. اونجا میشه با خود حاج ابراهیم همت حرف زد.

 شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

طلائیه چه طلائیه...........

 

 شمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxb

شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog
فرمانده ناحیه مقاومت بسیج خرمشهر خبر داد::

ورود 678 هزار نفر به شلمچه در قالب کاروان‌های راهیان‌نور
فرمانده ناحیه مقاومت بسیج شهرستان خرمشهر از ورود 678 هزار نفر در قالب کاروان‌های راهیان‌نور به شلمچه خبر داد.

عبدالله عفراوی در جلسه ستاد راهیان‌ نور که در فرمانداری خرمشهر برگزار شد اظهار داشت: از 15 مهرماه سال جاری تاکنون تعداد 678 هزار نفر در قالب کاروان‌های راهیان ‌ور دانش‌آموزی و خانوادگی وارد شلمچه شده‌اند که این تعداد در مقایسه با مدت ‌زمان مشابه در سال گذشته با افزایش چشمگیری مواجه بوده‌است.

وی افزود: امسال تعداد یک‌ میلیون نفر از دانش‌آموزان بسیجی وارد شلمچه خواهند شد که از این تعداد 900 هزار نفر دانش‌آموز و 100 هزار نفر فرهنگی هستند.

فرمانده ناحیه مقاومت بسیج خرمشهر با بیان اینکه استقبال از کاروان‌های راهیان‌نور یک تکلیف برای دستگاه‌های اداری خرمشهر است، تصریح کرد: علاوه بر آن در برنامه‌ای که اعلام شده قرار است بیش از 2 میلیون نفر از مناطق عملیاتی بازدید کنند و این امر وظیفه ما را در استقبال از آنها سنگین‌تر می‌کند.

عفراوی خاطرنشان کرد: با توجه به ورود جمعیت زیاد به شلمچه نیاز به افزایش و ترمیم سرویس‌های بهداشتی، افزایش منابع آب آشامیدنی، تأمین بهداشت، مهیا کردن خدمات درمانی و روان‌سازی ترافیک خواهیم داشت.

وی در پایان با اشاره به اینکه خرمشهر در سال گذشته با میزان 96 درصدی رعایت امنیت در بین شهرهای استان مقام اول را کسب کرده، گفت: از مسئولان ذی‌ربط می‌خواهیم که در جهت خدمات‌رسانی به کاروان‌های راهیان‌نور همکاری تنگاتنگی را با یکدیگر داشته باشند.

شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog


شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیه
shirin.loxblog

طلائیه با من سخن بگو

 شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

طلائيه محل شهادت سردار خيبر شهيد همت، برادران باكری و قطع شدن دست شهيد خرازی است
و عملياتهای مهم بدر و خيبر در آن واقع شد اولين خاكی بود كه عراق گرفت و آخرين خاكی بود كه ول كرد!

قدم به قدم خاك طلائيه خون شهيدی ريخته شده و تو نميتوانی جايی قدم بگذاری و با اطمينان بگويی اينجا كسی شهيد نشده!
پس خلع نعلين ميكنی و پابرهنه بر خاك مقدسی قدم مينهی كه فقط ملائكه می دانند آنجا شهيدان با خدا چه سودايی كردند ...

شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog
طلائيه چه حس غريبی داری ... دلم برايت تنگ می شود ...
 شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog

شلمچه.طلائیه.راهیان نور.ثبتنام برای اردوی راهیان نور.عکس های شلمچه.عکس های طلائیهshirin.loxblog
http://shirin.rozup.ir/Pictures/shirin_&_5.jpg

http://shirin.rozup.ir/Pictures/shirin_&_1.jpg

http://shirin.rozup.ir/Pictures/shirin_&_4.jpg

http://shirin.rozup.ir/Pictures/shirin_&_2.jpg

http://shirin.rozup.ir/Pictures/shirin_&_10.jpg

http://shirin.rozup.ir/Pictures/shirin_&_9.jpg

http://shirin.rozup.ir/Pictures/%D8%B4%D9%84%D9%85%DA%86%D9%87.%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%87.jpg

http://shirin.rozup.ir/Pictures/%D8%B9%DA%A9%D8%B3_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D8%B4%D9%84%D9%85%DA%86%D9%87.jpg

منبع:www.shirin.loxblog.com


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: برچسب‌ها: :سال نو, عید و با شهدا, شلمچه و طلائیه, 1391, سال نو در جبهه هاوعیدی سال نو, برترین مطلب سال نو,

نویسنده : فریدون تاریخ : 18 / 1 / 1391



تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به پایگاه مقاومت امام هادی(ع)روستای دم افشان مي باشد.